الوسیس

لغت نامه دهخدا

الوسیس. [ اِ ل ُ ] ( اِخ ) رجوع به الزیس و الوزیس وایران باستان ج 1 ص 841 و قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم