افتار

لغت نامه دهخدا

افتار. [ اِ ] ( ع مص ) سست گردانیدن کسی را بیماری. || شکسته شدن نگاه کسی از فروهشتگی مژگان. || سست گردیدن شرابخوار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || آب و شیر گرم کردن نه سخت. ( المصادر زوزنی ). ملایم کردن آب یعنی گرم کردن نه سخت. ( یادداشت بخط مؤلف ). || ( اِ ) ملول. ولرم. شیر گرم. ( یادداشت بخط مؤلف ).
افتار. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ فتر.

فرهنگ فارسی

جمع فتر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال جذب فال جذب فال قهوه فال قهوه فال لنورماند فال لنورماند