مفاج

لغت نامه دهخدا

مفاج. [ م ُ فاج ج ] ( ع ص ) پا دوراندازنده. گشاده پا رونده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ): هو یمشی مفاجاً؛ او گشاده پا راه می رود. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به مفاجة شود.

فرهنگ فارسی

پا دور اندازنده گشاده پا رونده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال درخت فال درخت فال اوراکل فال اوراکل فال ابجد فال ابجد