معدات

لغت نامه دهخدا

معدات. [ م ُ ع ِدد ] ( ع اِ ) عبارت از چیزی است که شی برآن متوقف است اما در وجود با آن مشترک نیست مانند قدمها که به مقصود رساننده است اما در وجود با آن مشترک نیست. ( از تعریفات جرجانی ). و رجوع به معدة و ترکیب علل معده ذیل علل شود.

فرهنگ فارسی

عبارت از چیزی است که شئ بر آن متوقف است اما در وجود با آن مشترک نیست مانند قدمها که به مقصود رساننده است اما در وجود با آن مشترک نیست .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال چوب فال چوب فال میلادی فال میلادی