مطع

لغت نامه دهخدا

مطع. [ م َ ] ( ع مص ) رفتن و گم شدن در زمین. || خوردن چیزی را به پیش دهان و دندان پیشین. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

رفتن و گم شدن در زمین یا خوردن چیزی را به پیش دهان و دندان پیشین .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم