مضافا

لغت نامه دهخدا

( مضافاً ) مضافاً. [ م ُ فَن ْ ] ( ع ق ) بعلاوه. علاوه.
- مضافاً به این که ؛ علاوه بر این. به اضافه : از کشف استار بسیاری از آن عاجز و در حل مشکلات و درک معانی فلسفی آن راجل بودم ، مضافاً به اینکه در صحت کامل آن تردید داشتم. ( دیوان ادیب پیشاوری چ عبدالرسولی ص 218 ).

فرهنگ معین

( مضافاً ) (مُ فَن ) [ ع . ] (ق . ) به علاوه ، از این گذشته ، باافزودن این مطلب .

فرهنگ فارسی

مضافا باینکه . ( عبارت قیدی ) بعلاوه علاوه بر این : از کشف استار بسیاری از آن عاجز و در حل مشکلات و درک معانی فلسفی آن را جل بودم مضافاباینکه در صحت کامل آن تردید داشتم ...
بعلاوه علاوه بر این
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال انبیا فال انبیا فال تماس فال تماس فال نوستراداموس فال نوستراداموس