مدسوس

لغت نامه دهخدا

مدسوس. [ م َ ] ( ع ص ) بعیر مدسوس ؛ شتران قطران مالیده شده. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ): دس البعیر؛ لم یبالغ فی هنائه من الجرب ، فالبعیر، مدسوس و الاسم دس. ( اقرب الموارد ). || پنهان. ( ناظم الاطباء ): دَس َّ الشی َٔ تحت َ الشی ٔ؛ اخفاه. دفنه. ( متن اللغة ).

فرهنگ فارسی

شتران قطران مالیده شده

دانشنامه عمومی

مدسوس ( به عربی: مدسوس ) یک منطقهٔ مسکونی در عربستان سعودی است که در استان مدینه واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال راز فال راز فال شمع فال شمع