ماتع

لغت نامه دهخدا

ماتع. [ ت ِ ] ( ع ص ) دراز از هر چیز. ( ناظم الاطباء ). دراز و نیکو از هرچیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || میزان چرب و غالب و یا فاضل و افزون. یقال : میزان ماتع، ای راجح. || رسن نیکوتافته و محکم. || نبیذ سخت سرخ ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || جید و نیکو از هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). نیکوی از هر چیزی. ( ناظم الاطباء ).
ماتع. [ ت ِ ] ( اِخ )نام والد کعب معروف به کعب الاحبار. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

نام والد کعب معروف به کعب الاخبار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال فرشتگان فال فرشتگان فال آرزو فال آرزو فال لنورماند فال لنورماند