لاگس

لغت نامه دهخدا

لاگس. [ گ ُ ] ( اِخ ) نام پدر بطلیموس و بطلیموس از سرداران اسکندر است که پس از فوت وی هنگام تقسیم ایالات ، مصر و آن قسمت از افریقا که تسخیر شده بود به وی رسید.
لاگس. [ گ ُ ] ( اِخ ) لاگس دُمرنو. شهری به مکزیک ( ژالیسکو ). کرسی بخش و ایالت. دارای 42320 تن سکنه است.
لاگس. [ گ ُ ] ( اِخ ) سان ژوان دُلس لاگس. شهری از مکزیک ( ژالیسکو ) کرسی بخش و ایالت. دارای 18650 تن سکنه.
لاگس. [ گ ُ ] ( اِخ ) نام شهری. کرسی ناحیت لاگس. کلنی انگلستان ، دارای 36000 تن سکنه.
لاگس. [ گ ُ ] ( اِخ ) پایتخت نیجریه انگلیس ،بندری کنار خلیج بنن. دارای 1585000 تن سکنه. کرسی ولایتی قدیم که امروزه در قلمرو نیجریه درآمده است.
لاگس. [ گ ُ ] ( اِخ ) نام شهری در جنوب پرتقال ( فارُ ). دارای نه هزار تن سکنه و آن بندری است کنار اقیانوس اطلس.

فرهنگ فارسی

پدر بطلیموس از سرداران اسکندر .
نام شهری در جنوب پرتقال
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال فرشتگان فال فرشتگان فال تاروت فال تاروت فال تماس فال تماس