فراد. [ ف ِ ] ( ع اِ ) یکی فَرْد و فَرِد و فرید و فردان. ( اقرب الموارد ). فراد. [ ف َرْ را ] ( ع ص ) فروشنده و سازنده فرائد. ( اقرب الموارد ). مرواریدفروش و مرواریدساز. ( منتهی الارب ). فراد. [ فْرا / ف َ دَ ] ( اِخ ) نام یکی از شهرهای مادهاست که در فاصله بیست وهفت روزه راه از ارمنستان واقع بوده است. رجوع به ایران باستان ج 3 ص 2357 شود.
فرهنگ فارسی
نام یکی از شهرهای مادهاست که در فاصله بیست و هفت روزه راه از ارمنستان واقع بوده است .