غرائز

لغت نامه دهخدا

غرائز. [ غ َ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ غریزة. ( اقرب الموارد ). رجوع به غریزةشود. || نزد اهل جفر عبارت است از بینات حروف ، کذا فی بعض الرسائل. ( کشاف اصطلاحات الفنون ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال فنجان فال فنجان فال زندگی فال زندگی