عکوس

لغت نامه دهخدا

عکوس. [ ع ُ ]( ع اِ ) ج ِ عَکس. ( ناظم الاطباء ). رجوع به عکس شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال عشق فال عشق فال ارمنی فال ارمنی فال مکعب فال مکعب