عنبر پوش

لغت نامه دهخدا

عنبرپوش. [ عَم ْ ب َ ] ( ن مف مرکب ) عنبرپوشیده. آلوده به عنبر. عنبرآلود :
عطسه مغز نافه را خالی کند از بوی مشک
آستین چون برفشاند زلف عنبرپوش او.صائب ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

عنبر پوشیده آلوده به عنبر عنبر آلود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم