عمیدالملک

لغت نامه دهخدا

عمیدالملک. [ ع َ دُل ْ م ُ ] ( ع اِ مرکب ) بزرگ ملک و مملکت. آنکه مملکت و سلطنت بر او تکیه کند. و آن لقبی بود که به بزرگان مملکت می دادند.

فرهنگ فارسی

کندری ابونصر محمد بن منصور وزیر طغرل بیک موسس خاندان سلجوقی و الب ارسلان جانشین او ( مقت. ۴۵۶ ه.ق . ). وی مردی دانشمند بود و فرمان داد دیوانها و دفترهای دولتی و مکاتبات رسمی را بفارسی بنویسد و ترکان را باموختن فارسی تشویق کرد. عمید الملک کندری و علی الخصوص خواجه نظام الملک در آغاز کار دولت سلجوقی وسیله سودمندی شده بودند برای آنکه کلیه امور اداری و تشکیلاتی بدست ایرانیان افتد عمیدالملک بر مذهب حنفی بود و بهمین جهت وزرای خود را از میان حنفیان بر میگزید . وی در مذهب خویش متعصب بود لیکن بعدا از تعصب دست بر داشت و نسبت به حنفیان و شافعیان بیک چشم نگریست . در سال ۴۴۷ که طغرل بیک ببغداد رفت عمیدالملک همراه او بود و نیز در ملاقاتی که بسال ۴۴۷ میان طغرل بیک و بابا طاهر اتفاق افتاد حضور داشت. لامعی گرگانی عمیدالملک را در قصاید خود مدح کرده است . وی در سال ۴۵۵ ه.ق . بتحریک نظام الملک از وزارت معزول و بدستور الب ارسلان محبوس گردید و در سال بعد کشته شد .
بزرگ ملک و مملکت آنکه مملکت و سلطنت بر او تکیه کند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال عشق فال عشق فال تاروت فال تاروت فال پی ام سی فال پی ام سی