عطر سازی

لغت نامه دهخدا

عطرسازی. [ ع ِ ] ( حامص مرکب ) عِطارة. ( از منتهی الارب ). ساختن عطر. عطر و خوشبوی ساختن و با آن دمسازی کردن :
تا شب آنجا نشاط و بازی کرد
عودسوزی و عطرسازی کرد.نظامی.

فرهنگ فارسی

ساختن عطر عطر و خوشبوی ساختن و با آن دمسازی کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم