عزایم خوان

لغت نامه دهخدا

عزایم خوان. [ ع َ ی ِ خوا / خا ] ( نف مرکب ) افسونگر. کسی که عزیمه میخواند که لبلاب نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). افسونگر. ( آنندراج ) :
عزائم خوان اگر خود را بسوزد جای آن دارد
که از یک شیشه می تسخیر کردم آن پری رو را.صائب ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

افسونگر کسی که عزیمه میخواند که لبلاب نیز گویند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال تک نیت فال تک نیت فال میلادی فال میلادی فال تاروت فال تاروت