عانات

لغت نامه دهخدا

عانات. ( ع اِ ) ج ِ عانة. رجوع به عانة شود.
عانات. ( اِخ ) موضعی است از ناحیه جزیره. ( مهذب الاسماء ). و رجوع به عانة و عانیة شود.

فرهنگ فارسی

جمع عانه
موضعی است از ناحیه جزیره
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم