طالع مند

لغت نامه دهخدا

طالعمند.[ ل ِ م َ ] ( ص مرکب ) صاحب اقبال. بختور. طالعور. ( آنندراج ). بختیار. آنکه بخت نیک همواره یار او باشد.

فرهنگ عمید

نیک بخت، خوش بخت، خوش طالع.

فرهنگ فارسی

( صفت ) صاحب اقبال بختور بختیار .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم