صوفی وار

لغت نامه دهخدا

صوفی وار. ( ص مرکب ، ق مرکب ) صوفی مانند. بکردار صوفی. مانند صوفی :
چو دختر انده من دید سخت صوفی وار
سه روز عده عالم بداشت پس بگذشت.خاقانی.و صوفی وار پای افزار میگشاد.... ( سندبادنامه ص 178 ).
عجب میداشتم دیشب ز حافظ جام پیمانه
ولی منعش نمیکردم که صوفی وار می آورد.حافظ.

فرهنگ فارسی

صوفی مانند بکردار صوفی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال چوب فال چوب فال تاروت فال تاروت