صمغ فارسی

لغت نامه دهخدا

صمغ فارسی. [ ص َ غ ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مشهور به صمغ اجاص و لیکن نزد اهل شیراز صمغ بادام بری است که آن را از دو بادام نامند. ( فهرست مخزن الادویه ).

فرهنگ فارسی

مشهور به صمغ اجاص و لیکن نزد اهل شیراز صمغ بادام بری است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال کارت فال کارت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی