صریح اللهجه

لغت نامه دهخدا

( صریح اللهجة ) صریح اللهجة. [ ص َ حُل ْ ل َ ج َ ] ( ع ص مرکب ) رک گوی. آنکه سخن بکنایت نگوید بلکه آنچه در دل دارد آشکارا بیان کند. || بی باک در گفتار. رجوع به صریح شود.

فرهنگ عمید

۱. کسی که مطلب خود را صریح و آشکارا می گوید.
۲. آن که هرچه در دل دارد آشکارا بیان می کند، رک گو.

فرهنگ فارسی

آنکه آشکارا آنچه در دل دارد بیان کند رک گو .
رک گوی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم