شیرین صنم

لغت نامه دهخدا

شیرین صنم. [ ص َ ن َ ] ( اِ مرکب ) از اسمای محبوب است. ( آنندراج ). یار شیرین ادا. بت شیرین حرکات. زیبارویی که گفتار و رفتار شیرین و دلپسند دارد :
چهره من چین گرفت از جور آن شیرین نگار
قامت من خم گرفت از زلف آن شیرین صنم.میرمعزی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

از اسمای محبوب است یار شیرین ادا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت فال میلادی فال میلادی فال چای فال چای