شنگرف کاری

لغت نامه دهخدا

شنگرف کاری. [ ش َ گ َ ] ( حامص مرکب ) شنگرف به کار بردن در ساختن چیزی :
بیا ساقی آن زیبق تافته
به شنگرف کاری عمل یافته.نظامی.|| سرخی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

شنگرف بکار بردن در ساختن چیزی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ابجد فال ابجد فال انبیا فال انبیا فال اعداد فال اعداد