شمع دزد

لغت نامه دهخدا

شمعدزد. [ ش َ دُ ] ( ص مرکب ) سارق شمع. که شمع دزد. || تعبیری طنزآمیز از خادم مزار امام یا امامزاده ای. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

ساق شمع که شمع دزد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال تاروت فال تاروت فال سنجش فال سنجش فال تاروت فال تاروت