شترکش

لغت نامه دهخدا

شترکش. [ ش ُ ت ُ ک ُ ] ( نف مرکب ) اشترکش. جزار. نحار. جزیر. که شتر را نحر کند. کسی که شترنحر میکند. ( یادداشت مؤلف ). قصاب. قاصب. هبهبی. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). رجوع به اشترکش شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال مکعب فال مکعب فال راز فال راز