شاوور. ( اِخ ) صورتی از کلمه شاپور. شاور. || ندیم خسروپرویز. آنکه میان خسرو و شیرین رابط بودو شاوور مردی سیاح و نقاش و حیله ور بود که شیرین رابه نیرنگ فریفت و بخسرو رسانید. این نام بمعنی داناو محیل است . ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ). || ( اِ ) بمجاز شخصی را گویند که میان عاشق و معشوق میانجی باشد و پیغام ایشان را بیکدیگر برساند. ( از برهان قاطع ) : برفتن همرکاب شاه شاوور همی کرد از سخن کوته ره دور.امیرخسرو ( از انجمن آرا ).رجوع به شاپور و شاور شود. شاوور. ( اِخ ) صورتی از کلمه شاپور و به معنی شاپور است. و او پادشاهی بود از آل اشک بن یافث. ( از برهان قاطع ). به معنی شاپور، یعنی : شاهزاده ، خطاست. چه با آن ارادتی که پارسیان بپادشاه خود داشتند نام شاهزادگی بر رعایا نمیگذاشتند. ( آنندراج ). اما این معانی مبانی علمی ندارد. شاوور. ( اِخ ) شاپور. شاور. شطیط. رودی بخوزستان که بر آن سدی بسته شد و 21 هزار هکتار زمین بایر را به پنبه کاری و غرس نیشکر مخصوص داشتند. ( از یادداشت مؤلف ). || سدی است که بر روی رود مزبور بسته شد و در 26 اسفند ماه 1315 هَ. ش. افتتاح شد. ( از یادداشت مؤلف ). || محلی است در جنوب غربی ایران.
فرهنگ فارسی
رودی که از شوش گذرد و به کارون ریزد.یا سد شاوور . سدی است که بر روی رود مزبور بسته شده و آن در ۲۶ اسفند ۱۳۱۵ شد . شد مذکور استعداد دارد که ۸ هکتار زمین را مشروب سازد . صورتی است از کلمه شاپور و به معنی شاپورست . و او پادشاهی بود از آل اشک بن یافث .
دانشنامه عمومی
شاوور ( رشگ شاوور پیشین ) مرکز بخش شاوور و شهری در شهرستان کرخه استان خوزستان ایران است. زبان مردم این بخش لری و عربی است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۸٬۸۳۳ نفر بوده است.