شانه بینی

لغت نامه دهخدا

شانه بینی. [ ن َ / ن ِ ] ( حامص مرکب ) عمل شانه بین. فالگیری :
خاطرش چون از غبار لشکر خط جمع نیست
هر دم از زلف پریشان شانه بینی میکند.طاهرغنی ( از آنندراج ).بمن تابت شانه گر شد دچار
مرا روز و شب شانه بینی است کار.طاهر وحید ( از بهار عجم ).

فرهنگ عمید

فال گیری با استخوان شانۀ گوسفند.

فرهنگ فارسی

عمل شانه بین فالگیری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال احساس فال احساس فال عشق فال عشق فال لنورماند فال لنورماند