سوقی

لغت نامه دهخدا

سوقی. ( ص نسبی ) بازاری به معنی دکاندار نیز آمده است. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( مهذب الاسماء ) :
کند سوقیی سیب را خانه رس
ولی خوش نیاید بدندان کس.نظامی.|| ( اِ ) اسم یونانی تین است.( تحفه حکیم مؤمن ). تین. انجیر. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به سوق بازاری .
بازاری بمعنی دکاندار نیز آمده اسم یونانی تین است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم