سمن بناگوش

لغت نامه دهخدا

سمن بناگوش. [ س َ م َ ب َ ] ( ص مرکب ) آنکه بناگوش وی بوی یاسمن دهد. ( ناظم الاطباء ). رجوع به مجموعه مترادفات ص 32 شود.

فرهنگ فارسی

آنکه بنا گوش وی بوی یاسمن دهد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال سنجش فال سنجش فال عشقی فال عشقی فال ورق فال ورق