سلاح ریخته

لغت نامه دهخدا

سلاح ریخته. [ س ِ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) در بیت زیر ظاهراً به معنی عاجز شده ، تسلیم شده ، آنکه سلاح افکنده باشد بنظر میرسد :
من که چون گل سلاح ریخته ام
هم ز خار حسد گریخته ام.نظامی.

فرهنگ فارسی

در بیت زیر ظاهرا بمعنی عاجز شده تسلیم شده . آنکه سلاح افکنده باشد بنظر میرسد : من که چون گل سلاح ریخته ام هم زخار حسد گریخته ام
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال اعداد فال اعداد فال فرشتگان فال فرشتگان فال تک نیت فال تک نیت