سرغلیان

لغت نامه دهخدا

سرغلیان. [ س َ غ َل ْ ] ( اِ مرکب ) چلم. حقه تنباکو. ( غیاث ) ( آنندراج ). سرقلیان. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(س .َ غَ ) (اِ. ) حقة بالای غلیان که تنباکو را در آن می گذارند.

فرهنگ فارسی

حقه ای که در آن تنباکو کنند و بالای غلیان گذارند .

ویکی واژه

حقة بالای غلیان که تنباکو را در آن می‌گذارند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تاروت فال تاروت استخاره کن استخاره کن