زوپین

لغت نامه دهخدا

زوپین. ( اِ ) همان زوبین به بای موحده که گذشت. ( آنندراج ). رجوع به زوبین شود. || منسوب به موسیقی. || آهنگی. || شعری. ( ناظم الاطباء ).
زوپین. ( اِخ ) نام پسرکاوس. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به زوبین شود.

فرهنگ فارسی

نام پسر کاوس

فرهنگ اسم ها

اسم: زوپین (پسر) (فارسی) (تلفظ: zopin) (فارسی: زوپین) (انگلیسی: zopin)
معنی: نام پسر کاووس پادشاه کیانی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال ارمنی فال ارمنی فال انبیا فال انبیا فال تخمین زمان فال تخمین زمان