زد و بند

لغت نامه دهخدا

زد و بند. [ زَ دُ ب َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) زدن وبستن. ساخت و پاخت. بند و بست. توطئه. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - زدن و بستن . ۲ - ساخت و پاخت بند و بست توطئه .
زدن و بستن ساخت و پاخت بند و بست توطعه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم