لغت نامه دهخدا
مرغ با بام تو ره دارد و من بر سرکوی
حبذا مرغ که آخر پروبالی دارد.سعدی.من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندارم
تو می روی به سلامت سلام من برسانی.سعدی. || انتظار بردن. ( از غیاث اللغات ) ( از مجموعه مترادفات ص 343 ).
رجوع به راه داشتن در همه ٔمعانی شود.