دورگ

لغت نامه دهخدا

دورگ. [ دُ رَ ] ( ص مرکب ) ذوجنبتین. ( لغات فرهنگستان ). دورگه. هجین. حیوان از دو جنس مختلف زاده. که پدر از نوعی و مادر از نوعی دیگر دارد: سگهای گرگی دورگند. این اسب یا خروس دورگ است ؛ یعنی اسبی که مادر او عربی و پدرش ترکمانی است یا خروسی که مثلاً از مرغ لاری و خروس عادی است. ( از یادداشت مؤلف ). || توسعاً کودکی که از دو خانواده ناکفو یا دو نژاد مختلف تولد شده است : محمود غزنوی دورگ بود که پدر ترک و مادر سگزی داشت. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به دورگه شود.

فرهنگ فارسی

ذوجنبتین . دو رگه .

دانشنامه عمومی

شهر دورگ ( به انگلیسی: Durg ) با جمعیت ۲۸۳٫۳۳۹ نفر در ایالت چتیسگر در کشور هند واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال انبیا فال انبیا استخاره کن استخاره کن فال شمع فال شمع