لغت نامه دهخدا دور تا دور. [ دَ / دُو دَ / دُو ] ( ق مرکب ) گرد برگرد. پیرامون. گرداگرد. اطراف. حوالی. همه اطراف و جوانب آن : دور تا دور آن باغ را دیوار کشیده اند. ( یادداشت مؤلف ).