دو درنگ

لغت نامه دهخدا

دودرنگ. [ رَ ] ( ص مرکب ) تیره به رنگ دود. دودی :
بدو گفت کاین دودرنگ دراز
نشسته بر این ابلق سرفراز.فردوسی.کند ز اهرمن دودرنگ خاکستر
چو سازد آتش و قاروره ز آسمان شهاب.خاقانی.

فرهنگ فارسی

تیره به رنگ دود . دودی .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم