دست خواه

لغت نامه دهخدا

دست خواه. [ دَ خوا / خا ] ( نف مرکب ) سائل به کف. خواهنده به کف :
سرو بریک قدم بپای برست
گرچه آزاده دست خواه درست.؟ ( از ترجمه محاسن اصفهان ).

فرهنگ فارسی

سائل به کف خواهنده به کف
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال احساس فال احساس فال قهوه فال قهوه فال اوراکل فال اوراکل