درویش حال

لغت نامه دهخدا

درویش حال. [ دَرْ ] ( ص مرکب )مقل الحال. کسی که به وضع درویشان باشد :
قمری درویش حال بود ز غم خشک مغز
نسرین کان دید کرد لخلخه رایگان.خاقانی.

فرهنگ فارسی

مقل الحال کسی که به وضع درویشان باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال فرشتگان فال فرشتگان فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ای چینگ فال ای چینگ