خیره چشم

لغت نامه دهخدا

خیره چشم. [ رَ / رِ چ َ / چ ِ] ( ص مرکب ) بی شرم. ستهنده. لجوج. حسیر. محسور. آنکه از بدی به پند و درخواست و تهدید بازنایستد. ( یادداشت مؤلف ). عنید. خودسر. خودرای. خیره سر. خیره سار.

فرهنگ فارسی

بی شرم ستهنده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال کارت فال کارت فال شمع فال شمع فال جذب فال جذب