خون خدا

لغت نامه دهخدا

خون خدا. [ خ ُ ] ( اِ مرکب ) صاحب خون. خداوند خون. مالک و دارنده خون :
از بسی خون که خون خدایش مرد
جوی خون رفت و گوی سر می برد.نظامی.

فرهنگ فارسی

صاحب خون خداوند خون
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال درخت فال درخت فال چوب فال چوب فال آرزو فال آرزو