خون حلال

لغت نامه دهخدا

خون حلال. [ ح َ ] ( ص مرکب ) خون مباح. ( آنندراج ). آنکه ریختن خون او جایز است.

فرهنگ فارسی

خون مباح آنکه ریختن خون او جایز است .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم