خوش خند

لغت نامه دهخدا

خوش خند. [ خوَش ْ / خُش ْ خ َ ] ( ص مرکب ) خوب خنده.نیکوخنده. شکرخند. کنایه از لب زیباست :
خوش باش بدان دو لب و خوش خند که کردی
بازار شکر زان لب خوشخندشکسته.سوزنی.

فرهنگ فارسی

خوب خنده نیکو خنده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال ورق فال ورق فال قهوه فال قهوه فال لنورماند فال لنورماند