خصم وار

لغت نامه دهخدا

خصم وار. [ خ َ ] ( ق مرکب ) دشمنانه. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
یک تن ز اولیای من از بهر خون من
زنهار خصم وار مگیرید دامنش.سوزنی.

فرهنگ فارسی

دشمنانه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال ای چینگ فال ای چینگ فال احساس فال احساس فال چای فال چای