خشتامن

لغت نامه دهخدا

خشتامن. [ خ َ / خ ُ م َ ] ( اِ ) مادرزن. ( از برهان قاطع ). خشامن . ( حاشیه برهان قاطع ) :
مرا مغز خرداد خشتامنم.( از فهرست دیوان سوزنی ).|| مادرشوهر، حَماة. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

مادر زن خشامن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال اعداد فال اعداد فال تاروت فال تاروت فال ارمنی فال ارمنی