خستوان

لغت نامه دهخدا

خستوان. [ خ ُ ت ُ ] ( اِ ) اقرارکنندگان. اعتراف کنندگان. معترف شدگان . ( برهان قاطع ). ج ِ خستو. ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

اقرار کنندگان اعتراف کنندگان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال تاروت فال تاروت فال مکعب فال مکعب فال ای چینگ فال ای چینگ