خداافرید

لغت نامه دهخدا

( خداآفرید ) خداآفرید. [ خ ُ ف َ ] ( ن مف مرکب ) آفریده خدا. چیزی که در طبیعت است بی آنکه دست بشر بدان راه یافته و آن را تغییری داده باشد. خام. دست ناخورده. غیرمصنوع. طبیعی : اگر گویم هزارهزار من بسنگ بزرگ زر خداآفریده بود که زیادت بود و ده چندین اززرهای دیگری. ( اسکندرنامه نسخه خطی سعید نفیسی ).
در آن گوهرین گنج بن ناپدید
بدی خایه زر خداآفرید.نظامی.
خداآفرید. [ خ ُ ف َ ] ( اِخ ) دهی است ازدهستان دستگردان بخش طبس شهرستان فردوس. واقع در 54هزارگزی شمال طبس. این ناحیه در جلگه واقع و هوایش گرمسیریست. بدانجا 23 تن سکونت دارند که زبان آنها فارسی است. آب آن از قنات و محصولاتش غلات می باشد. اهالی خداآفرید بکشاورزی گذران می کنند و این دهکده را راه فرعی بشوسه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

( خدا آفرید ) دهی است از دهستان دستگردان بخش طبس شهرستان فردوس .

فرهنگ اسم ها

اسم: خداآفرید (دختر، پسر) (فارسی)
معنی: آفریده خداوند

دانشنامه عمومی

خداآفرید. خداافرید روستایی در دهستان رقه، بخش ارسک شهرستان بشرویه است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تک نیت فال تک نیت فال عشق فال عشق فال ای چینگ فال ای چینگ