خجسته لقا

لغت نامه دهخدا

خجسته لقا. [ خ ُ ج َ ت َ / ت ِ ل ِ ] ( ص مرکب ) خجسته طلعت. خجسته رو. آن که طلعتش خجسته است. آنکه لقایش خجسته است :
مهرگانش خجسته باد چنان
کو خجسته پی و خجسته لقاست.فرخی.و در موضع سقاة هر خوش پسری... خجسته لقایی... کمر بر میان بسته. ( تاریخ جهانگشای جوینی ).
دلیل راه شو ای طایر خجسته لقا
که دیده آب شد از شوق خاک آن درگاه.حافظ.

فرهنگ فارسی

خجسته طلعت خجسته رو

فرهنگ اسم ها

اسم: خجسته لقا (دختر) (فارسی، عربی) (تلفظ: kh.-leqā) (فارسی: خجسته‌لقا) (انگلیسی: khojaste-legha)
معنی: آن که چهره ای فرخنده و مبارک دارد، ( مجاز ) زیبارو، خجسته ( فارسی ) + لقا ( عربی ) خوش سیما، خوشرو
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال اوراکل فال اوراکل فال تک نیت فال تک نیت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی