خامش شدن

لغت نامه دهخدا

خامش شدن. [ م ُ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) ساکت شدن. صامت شدن. بی صدا شدن. خاموش شدن. مطاوعه خامش کردن. || منطفی شدن. چون : آتش خامش شد.

فرهنگ فارسی

ساکت شدن صامت شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال تاروت فال تاروت فال شمع فال شمع فال تماس فال تماس