خام ریش

لغت نامه دهخدا

خام ریش. ( ص مرکب ) مسخره. ( اشتنگاس ) ( آنندراج ). ملعبه. دلقک. || بی عقل. ( غیاث اللغات ). احمق. نادان :
جمع آمد صد هزاران خام ریش
صید او گشته چو او از ابلهیش.( مثنوی ).

فرهنگ عمید

احمق، نادان: جمع آمد صد هزاران خام ریش / صید او گشته چو او از ابلهیش (مولوی: ۳۷۵ ).

فرهنگ فارسی

مسخره ملعبه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال تک نیت فال تک نیت فال ارمنی فال ارمنی فال مکعب فال مکعب